هلیاهلیا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

هلیا لند

شبهای قدر و زلزله

  هلیا جون شبهای قدر عزیزترین شبهای سال هستند و امسال ما با تو که بزرگترین نعمت زندگیمون هستی برای قدردانی و تشکر شبهای قدر را احیا کردیم و از خدا سلامتی و خوشبختی تو رو خواستیم از خدا خواستم همیشه محافظت باشه. هلیا همیشه طوری زندگی کن که لیاقت این حفاظت و مهم تر از آن لیاقت بندگی خدا را داشته باشی. آخرین شب قدر امسال متفاوت تر بود عصر 21 مرداد کمی استراحت می کردیم تا آماده بشیم با مامان جون بریم آموزشگاه که با تکانهای شدید تخت خواب متوجه زلزله شدیم. همه همدیگر رو بغل کردیم و فقط یا ابوالفضل فریاد می زدیم. و البته خدا بهترین محافظت کنندگان است بعد از زلزله تا یک هفته فقط تو پارک می موندیم هلیا جون بیشتر از همه نگران تو بودم و ب...
20 آبان 1391

27/4/91

وقتی نوبل گرفتم یادتون باشه من خیلی زحمت کشیدم از 5 ماهگی درس خوندنو شروع کردم دیگه خسته شدما ...
20 آبان 1391

22/4/91

به به چه چیز جالبیه بذار امتحانش کنم چیه مامی خوب فقط امتحانش کردم دیگه ...
20 آبان 1391

تولد مامی

هلیا خانم تولد مامی رو امسال رفتیم پیک نیک برگزار کردیم فرشته مهربونم تو عاشق طبیعتی وقتی دارو درخت و گل می بینی چنان غرق لذت و آرامش می شی که آدم کیف می کنه ...
20 آبان 1391

91/3/22

دراومد از حموم یه دونه الماس        پر شده کوچه ز بوی گل یاس   ...
20 آبان 1391

91/3/11

ولم کنین برم منم برقصم هلیا جون رفته بودیم تولد 7 سالگی کبریا تو اولین باری بود که تو یه مهمونی آهنگ دار شرکت می کردی یه ذوقی می کردی با آهنگ می خوندی. ...
18 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلیا لند می باشد